فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی در عملیات «طوفان الاقصی»
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۵۲۶۶۴
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - راهبرد معاصر نوشت: رژیم صهیونیستی از زمان غصب سرزمینهای اشغالی در سال 1948 میلادی در غرب آسیا بهوسیله انگلیس و بر مبنای اعلامیه شوم بالفور، پایگاهی پیشرفته برای غرب، نه تنها در سطح نظامی، بلکه با هدف کنترل کالاها، منابع انرژی و اقتصاد مردم منطقه بهشمار میرود.
این همان چیزی است که در روزهای اخیر با تقلای آمریکا و غرب برای نجات آنچه از این رژیم باقی مانده، به امید تکمیل طرح کریدور اصلی تجاری شرق به غرب که از آنجا میگذرد، قابل درک است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عملیات «طوفان الاقصی» که هفتم اکتبر آغاز شد، حادثهای تاریخی و در سال های اشغالگری صهیونیستها بی نظیر بود. مقاومت فلسطین توانست به عمق هسته این رژیم نفوذ و آن را مستقیم و غیرمستقیم از نظر اقتصادی فلج کند تا جایی که فریادهای صهیونیستها مبنی بر فروپاشی بزرگ اقتصاد رژیم صهیونیستی بلند شده است. برای نخستین بار می توان ادعا کرد، پروژه های راهبردی بزرگ دشمن صهیونیستی غیرقابل اجرا شده اند.
این عملیات قربانیان زیادی دارد؛ ازجمله کریدور هندی-آمریکایی که از بندر حیفا میگذرد و سرمایهگذاران این پروژه از پیامدهای عملیات مقاومت جان سالم به در نمیبرند، زیرا امکان سرمایهگذاری در مکانهایی که امنیت ندارد، حتی با وجود جاهطلبی صهیونیستها نیست.
در زمینه عادی سازی روابط، موضوع فرق کرد و آنچه اتفاق افتاد، تأیید می کند دیگر به نفع هیچ کشور عربی ای نیست که بخواهد وارد تعامل با رژیم صهیونیستی شود.
در روزهای اخیر گزارشها و تحلیلهای زیادی در رسانههای عبری منتشر شده است که نشان میدهد بیشترشان انتظار داشتند اقتصاد رژیم صهیونیستی در نتیجه جنگی که علیه غزه در جریان عملیات «طوفان الاقصی» به راه انداخت، متحمل خسارتهای اقتصادی سنگینی شود.
بیش از دو هفته پس از آغاز تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به نوار غزه، روزنامه یدیعوت آحارونت از بزرگترین فاجعه اقتصادی در تاریخ رژیم صهیونیستی سخن گفت و کابینه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم را مسئول مستقیم خسارتهایی دانست که کابینهاش در معرض آن قرار گرفته است.
بخش مالی
این گزارش نشان میدهد، ارزش واحد پول رژیم صهیونیستی (شکل) در برابر دلار همچنان رو به کاهش است و به پایینترین سطح خود از سال 2012 میلادی، یعنی پنج درصد رسیده است. ارزش شکل در برابر دلار شنبه گذشته به 4.08 رسید، این یکی از مهمترین اقداماتی است که نشان دهنده خطرپذیری های اقتصادی در یک واحد تجاری است.
با وجود اینکه بانک مرکزی رژیم صهیونیستی بهعنوان یک واحد تجاری بلافاصله در بازار آزاد وارد عمل شد، ولی اوضاع شکل بهسرعت رو به وخامت گذاشته است.
با این روند بانک مرکزی رژیم صهیونیستی با معضلی بزرگ مواجه است، زیرا میان دو گزینه قرار دارد؛ نخست، کاهش نرخ بهره برای کمک به رونق اقتصادی در دوران جنگ و دیگری، بالا نگه داشتن نرخ بهره برای حمایت از ارز.
به گزارش فایننشال تایمز، معاملهگران شرطبندی خود را در برابر شکل افزایش دادند که به گزینه دوم فشار وارد میکند، با وجود این، تحلیلگران در بورس اوراق بهادار تلآویو که به نوبه خود بیش از هشت درصد سقوط کرده است، انتظار داشتند بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش دهد.
ارزش اوراق قرضه رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ تاکنون 136 درصد افزایش یافته است و فروش اوراق قرضه دیاسپورا در بحبوحه انتظار افزایش بدهی عمومی که در حال حاضر به 294.7 میلیارد دلار رسیده، زیان هایی به همراه داشته است که تخمین زده می شود 2.839 میلیارد دلار باشد.
بخش های تجارت و فناوری
موشک های شلیک شده به منطقه گوش دان که نگین حوزه صنعت، اقتصاد و فناوری رژیم صهیونیستی است، باعث شد این منطقه بهشدت فلج شود و تاکنون بیش از 2 میلیارد دلار به این رژیم خسارت وارد کرده است.
شکست فناورانه بزرگی که این رژیم عبری در زمینه سامانه های جاسوسی و اطلاعاتی متحمل شد، ضعف بزرگ شرکتهای «های تک» (فناوریهای پیشرفته) را آشکار کرد. در نتیجه، پیش بینی می شود فروش خارجی آنها در حوزه فناوری اطلاعات و جاسوسی در بازارهای جهانی کاهش یابد.
در این زمینه نیویورک تایمز گزارش کرد، شرکت «انویدیا» نشست هوش مصنوعی را که قرار بود در تل آویو برگزار شود، لغو کرده است. بیشتر شرکت های بزرگ فناوری آمریکایی ازجمله مایکروسافت، گوگل (الفابت)، اپل و اوراکل نیز دفاتر تولید یا تحقیق و توسعه مهمی در سرزمینهای اشغالی دارند.
سرنوشت تأسیساتی که اینتل با هزینه 25 میلیارد دلاری قصد ساخت آن را داشت و به ساخت تراشه های الکترونیکی اختصاص داده شده است، در هالهای از ابهام قرار دارد، به ویژه اینکه مکان استقرار آن تنها 30 دقیقه با حصار جداکننده نوار غزه فاصله دارد.
تردیدی وجود ندارد 360 هزار سرباز ذخیره پس از اعزام به جنگ کار خود را ترک کردند، اتفاقی بی سابقه در تاریخ این رژیم که تأثیر مستقیمی بر بخش های حیاتی رژیم صهیونیستی دارد.
به گزارش روزنامه معاریو، از ابتدای جنگ بازار رژیم صهیونیستی به دلیل غیبت کارکنانش 4.6 میلیارد شکل یا بیش از 1.2 میلیارد دلار آمریکا خسارت دیده است.
کار در کارخانههای پوشاک (۸۰ درصد)، کارخانههای لوازم الکتریکی و الکترونیکی (۴۷ درصد) و اسباببازیها (۶۴ درصد) کاهش یافته است. همچنین شرکتهای «اچ اند ام» و «زارا» فروشگاههای خود را در رژیم صهیونیستی تعطیل کردهاند.
بخش انرژی
در زمینه انرژی، شرکت «شورون» دو روز پس از «طوفان الاقصی» اعلام کرد، میدان گاز طبیعی تامار را که یکی از مهمترین منابع گاز مورد استفاده برای تولید و صادرات برق در شهرکهای صهیونیست نشین است، تعطیل کرد. تعطیلی این میدان تا امروز از ترس اینکه مقاومت آن را هدف قرار دهد، به توقف صادرات گاز رژیم صهیونیستی به مصر و اردن و افزایش فشار بر بازار گاز اروپا شده است.
روزنامه مارکر گزارش کرد، ادامه جنگ در غزه سرمایه گذاری در حوزه گاز طبیعی را در سرزمینهای اشغالی به خطر می اندازد، زیرا می تواند ضربه محکمی به جاه طلبی های رژیم صهیونیستی برای تبدیل شدن به هاب صادرات گاز طبیعی به اروپا و سایر نقاط وارد کند.
قیمت نفت پس از نوسانات شدید در بازارهای جهانی به حدود 94 دلار در هر بشکه افزایش یافت. روزنامه گاردین گزارشی منتشر کرد که در آن از نگرانی تجار و اقتصاددانان حوزه نفت پس از فراتر رفتن بازارها از 100 دلار در هر بشکه خبر داد.
این روزنامه انگلیسی نوشت، دلیل نگرانیها ترس از نابودی مسیر اصلی محموله های نفت و گاز است که از مسیر دریا از تنگه هرمز در غرب آسیا به بازار جهانی حمل می شوند.
علاوه بر این، بلومبرگ اکونومیکس به بررسی تأثیر بالقوه جنگ بر تورم جهانی پرداخت و به این نتیجه دست یافت گسترش جنگ در منطقه و ورود ایران به آن تأثیر بسیار خطرناکی خواهد داشت، زیرا میتواند عاملی برای رکود بازارهای جهانی باشد و قیمت نفت را تا بشکه ای 150 دلار افزایش دهد.
همچنین ورود ایران به جنگ غزه میتواند ضربه ای قوی به رشد جهانی باشد که ممکن است در سال 2024 میلادی به جای 2.7 درصد به 1.7 درصد کاهش یابد و مانع از تلاش های جهانی برای مهار قیمت ها شود و نرخ تورم جهانی را به 6.7 درصد برساند یا به طور قابل توجهی بالا ببرد.
بخش گردشگری و هوانوردی
بخش گردشگری و هوانوردی رژیم صهیونیستی ضربه شدیدی خورد. پس از بمباران موشکی فرودگاه بن گوریون در تل آویو، فرودگاه های رامون و حیفا نیز از کار افتادند و تمامی خطوط هوایی بین المللی پروازهای خود را به این منطقه متوقف کردند.
همچنین شرکتهای بیمه هوانوردی در برابر خطرات جنگی با صدور اطلاعیهای، پوشش بیمه شرکتهای مستقر در این رژیم را لغو کردند که برخی از لغوها در حال حاضر اجرایی شده است و دولت نتانیاهو را مجبور به پرداخت 6 میلیارد دلار غرامت کرد که هزینه هنگفتی است. خسارتهای بخش هوانوردی رژیم صهیونیستی تاکنون به حدود 1.6 میلیارد دلار رسیده است که میانگین 100 میلیون دلار در روز است.
همه این موارد نشاندهنده زیانهای مورد انتظار در بخش گردشگری رژیم صهیونیستی است که درآمد آن در سال 2022 میلادی به بیش از 3.4 میلیارد دلار رسید و از زمان شروع جنگ روزانه حدود 98 میلیون دلار خسارت متحمل شده است.
بهره سخن
فاجعه ای مانند این پیشتر هرگز در تاریخ اشغالگری صهیونیستها بر سرزمین فلسطین رخ نداده بود. در واقع، هیچ خسارتی به اندازه یک پنجم خسارتهایی که امروز می بینیم، حتی در دوران جنگ های متعدد قبلی رخ نداده بود.
عملیات «طوفان الاقصی» یک فاجعه اقتصادی تمام عیار برای رژیم صهیونیستی رقم زد و تلآویو را وادار کرد حتی علنی از آمریکا درخواست کمک مالی اضافی به ارزش 14 میلیارد دلار کند.
پس از شکست امنیتی، نظامی، سیاسی و اخلاقی رژیم صهیونیستی مقابل مقاومت فلسطین، ساعت صبر فرا میرسد و حقیقت بر همگان آشکار میشود. همه خواهند فهمید اقتصاد این رژیم پوچ و خانهشان سست تر از تار عنکبوت است.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: راهبرد معاصر اقتصاد اسرائیل رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی میلیارد دلار صهیونیست ها تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۲۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563